در شرایطی که عوامل مزیتساز رقابتی سریعا در تحول است، تنها مزیت رقابتی پایدار، فهم و بصیرت نسبت به تشخیص مستمر این عوامل است. از دیدگاه ماهوی تفکر استراتژیک یک بصیرت و فهم است. این بصیرت کمک میکند تا انسان تشخیص دهد کدام یک از عوامل در دستیابی به موفقیت موثر است و کدام یک نیست. محصولات برجسته، فناوری پیشرفته و مهندسین تراز اول اگر در خلق مزیت رقابتی موثر نباشند، هیچ اثری در موفقیت شرکت نخواهند داشت. دستیابی به جایگاه برتر از طریق بهتر بودن میسر است، ولی یک روش دیگر متفاوت بودن است. سازمانها برای درک نیاز مشتری و رفتار بازار باید مجموعهای از اقدامات کوچک و کم ریسک را با هدف تجربه، برنامهریزی و اجرا کنند.
معرفی الگوی 5فرمان برای تفکر استراتژیک در سازمان:
فرمان اول: بیش از اطلاع گیری به دنبال یادگیری از محیط باشید.
شرکت بوتان شرکتی است که کار خود رادر50سال پیش با تولید گاز مایع تولید کردو امروز تولید کننده شوفاژومایکروویو است. شایستگی کلیدی بوتان در حقیقت به خاطر درک صحیح آن از تحولات محیطی وجهت گیری در راستای آنهاست در واقع رمز رفتار هوشیارانه نسبت به محیط،هوشیاری نسبت به محیط کسب وکار است و لازمه موفقیت درهر محیطی شناخت قواعد حاکم برآن است نکته ای که درموردقواعدقابل توجه است این است که قواعد مستقیم وبی واسطه قابل مشاهده نیستند و باید از طریق واسطه ها با آن ارتباط برقرار کرداز آنجا که محیط پیوسته در حال تغییر است یادگیری باید به طور مستمر باشد.
باید به جای سنوات کاری به تجربه بها داده شود ،از شکست ها آموخت و حرکات رقبا را زیر نظر گرفت،سایر کسب کارها هم می توانند برای ما ایجاد انگیزه کنند ،از طریق مشتری وگوش دادن به شکایات و خواسته هایشان می توان به خصوصیات بازارهای بالقوه وقواعد آن پی برد ،سعی کنیم در مقابل ایده های نو انعطاف پذیر بوده ودر یک محیط کم ریسک با هدف کسب تجربه آنها را پیاده کنیم
فرمان دوم: بیش از پاسخگویی به نیازهای کشف شده،به دنبال کشف نیازهای پاسخگویی نشده باشد
شرکت هواپیمایی ماهان سال 82کار خودرا با دو هواپیمای روسی شروع کرد اما توانست در مدت کوتاهی 30درصد رشد کند وازبخش دولتی پیشی بگیرد موسسه بین المللی اسکای ترکس که در ارزیابی خود شرکت ماهان را با سه ستاره بالاتر از خطوط هوایی دولتی ایران(2ستاره)قرار داده است دلایل این برتری را خدمات بهتر در مراحل ورود به هواپیما و خدمات سریع تر در رسیدن به مقصد ذکر می کند چیزی که در خطوط اصلی هواپیمایی ایران مورد غفلت قرار گرفته بود
کشف فرصتهای پاسخگویی نشده برای مشتری ارزش بالقوه به همراه دارد واز آنجا که نوعی غافلگیری برای رقیب دارد باعث ایجاد مزیت رقابتی پایدارتروپرثمرتری می شود. یک راه رسیدن به این نیازها ،غیر متعارف اندیشیدن ویا شنیدن سخن کسانی که می توانند غیر متعارف بیاندیشند است.باید یاد بگیریم خلاقانه فکر یا متفکرانه خیا پردازی کنیم. سرنخ این نیازها را هم می توان ازورای نظریات مشتریان گله مند یافت. -یادگیری از محیط هنگامی در خلق مزیت رقابتی برای سازمان اثر بخش است که نیازهای پنهان مشتری را کشف کند.
فرمان سوم: بیش از اهداف میانی ،چشم به اهداف نهایی داشته باشید
باید دقیقا یاد بگیریم برای هدف اصلی خودمان وقت بگذاریم نباید اجازه بدهیم رفع موانع ما را از اندیشیدن به راه باز دارد.ارزشمندی اهداف میانی به میزان تاثیر گذاری آن در تحقق هدف نهایی بستگی دارد دراین میان باید به سلسله مراتب اهداف نیز توجه کرد وقتی برای رسیدن به یک هدف راه خاصی را انتخاب می کنیم برای پیمودن مسیر اهداف دیگری هم شکل می گیرند
باید فرق بین مساله و مشکل را بدانیم تا وقت و هزینه را بی ثمر به هدر ندهیم مساله از ریشه ساًل به معنای سوال می آید یعنی سوالی که به وجود آمده و برای آن باید به دنبال جواب باشیم اما مشکل به معنای مانعی است که در سرراه ما به وجود آمده و باید به نوعی ازمیان برداشته شود
به طور مثال در ابتدای ظهور خدمات پستی به تدریج که با استقبال عموم مواجه شد مردم اشیا قیمتی خودرا هم به همراه نامه ها ارسال می کردند که به موازات آن حمله و دستبرد به چاپارها افزایش یافت و بسیاری از مرسولات به مقصد نمی رسید. یعنی در مسیر خدمات خود بایک سوال جدید روبرو شدند برای امنیت مرسولات گرانقیمت باید راه حلی ایجاد می شد اما شرکت پست با این مساله به صورت یک مشکل برخورد کرد به این صورت که برای همه چاپار ها نگهبان بیشتری گذاشت ودر نتیجه هزینه پست افزایش یافت که پیامد آن کاهش مشتریان پستی بود تا اینکه بعد از مدتی پست سفارشی در کنار خدمات پستی معمولی راه گشای این مسا له شد اگر از ابتدا در شناخت مساله و مشکل دقت می شد وقت و هزینه بیهوده به هدر نمی رفت
- تمرکز مان به هدف باشد نه فقط حل مساله راه های زیادی برای رسیدن به هدف هست که گاهی تنها یک تغییر نگرش نیاز دارد
- هدف باید مشخص باشد بدون هدف پیمودن مسیر بیهوده است.
- دقت داشته باشم که حل مسایل زمانی می تواند مفید باشد که درراستای تحقق هدف باشد در بسیاری از موارد انتخاب صحیح مساله مهمترازحل صحیح آن است.
فرمان چهارم:بیش از قابلیت سازی برای تولید به دنبال قابلیت سازی برای رقابت باشید
یعنی بیش از آنکه به دنبال افزایش میزان تولید مان باشیم برای حفظ موقعیتمان در بازار، بکوشیم تاباایجاد یک مزیت رقابتی قابلیت برتری خود را به اثبات برسانیم
- دریک محیط رقابتی عاملی که باعث موفقیت می شود داشتن یک مزیت رقابتی است .مزیت رقابتی عاملی است که سبب ترجیح محصول یک شرکت نسبت به رقیب توسط مشتری می گردد
- مزیت رقابتی جایی شکل می گیرد که خرید یک محصول ،ارزش بیشتری (نسبت به رقیب)برای مشتری ایجاد کند ارزش بیشتر برای مشتری متناظربا مزیت رقابتی برای سازمان است
- اثربخشی استراتژی مستلزم دستیابی به تمایز در ویژگیها ویاقیمت محصول(رهبری هزینه) است
- برای بقا ورشد در بازار رقابتی باید زودتروبهترازرقیب برای مشتری ارزش آفرید
- برای کسب مزیت رقابتی در بازار،باید در سازمان شایستگی کلیدی داشت شایستگی کلیدی عاملی است که امکان خلق ارزش برای مشتری را ایجاد کرده و دستیابی به آن به سادگی برای رقیب امکان پذیر نیست.(مثل استفاده از استراتژی کم نظیر)
- برای تبدیل شایستگی های کلیدی به مزیت رقابتی باید استراتژی خودرا براساس این شایستگی ها بنا کرد
فرمان پنجم: در حرکت به سوی هدف بیش از سرعت به دنبال یک راه میانبر باشید.
پدیده های جدید همواره پیام آورفرصتهای جدید کسب وکاربوده اند کسانی که مترصد این فرصتها هستندازتحولات محیطی به نفع خود بهره برداری می کنند همیشه راه رسیدن به موفقیت افزودن به سرعت نیست گاهی استفاده از یک شیوه کاملا متفاوت می تواند نقش یک راه میانبر ایفا کند
به طور مثال شرکت فیلیپس توانست با ابداع روش ضبط لیزری برروی سی دی در زمانی که رقابت برسر افزایش قابلیت ضبط کیفیّت ضبط مغناطیسی برروی نوارهای آهنی بود بازار رابه دست بگیرد. به عبارت دیگر راه میان بر در خلق قواعد جدید است
پدیده های جدید زمانی می توانند موثر باشند که 3ویژگی را دارا باشند:
- به صورت طبیعی مورد پذیرش و استقبال عموم قرار گرفته و جانشین سیستم قبلی شود
- اساس و روند گذشته را تغییر دهد و اصول وقواعد جدیدی مطرح کند.
- یک یا چند ویژگی موردنظر مشتری را که به تدریج بهبود یافته ناگهان متحول کند
- پدیده های تحول آفرین را باید خلق کرد نه اینکه به انتظارشان نشست.
- درتغییرپارادایم برد اصلی با کسانی است که به سرعت تغییرات محیط را درک کرده و از محیط می آموزند
- شکستن قواعد موجود ،نه از طریق نفی،بلکه از طریق ارائه قواعد عالی تری به جای آن صورت می گیرد.
برای شکستن پارادایم چند توصیه وجود دارد:
1.قواعد پارادایم موجود را بشناسید
2.متمایزبیاندیشد
3.ریسک پذیر باشید، شکست ها هزینه طبیعی دستیابی به موفقیت هستند